ღ♥ღدلخوشی ها کم نیست ღ♥ღ

پرت و پلا......

گل پسرم بعد اینکه براش قصه خوندم خوابیده و من الان اینجا دارم میپلکم (کلی هم توی اتاقش نشستم بافتنی بافتم تا خوابش برد). هنوز مبحث انتگرال رو شروع نکردم بخونم (واقعا سرخوشم) .فردا ساعت 2 امتحان دارم. فعلا یه نرم افزار لازم دارم که داره دانلود میشه. امروز هوا حسابی آفتابی بود برای همین با پسری رفتیم بیرون یه قدمی بزنیم هنوز 50 متر هم نرفته بودیم که دیدم دوتا دختر دانشجو(خوابگاهشون کنار ساختمان ماست)  دارن میان و یک جعبه کیک دستشونه ، من هم که اسیر خوراکی و شیرینی و طمعکار............. هیچی دیگه به پسری گفتم برگردیم با ماشین بریم تو شهر هم اونجا قدم میزنیم هم میریم شیرینی برای خودمون میگیریم که البته کمی غر زد و برگشتیم ول...
15 دی 1391

بدون عنوان

یکی بیاد دعوام کنه ، یکی در اینجا رو ببنده ................ من چرا درس نمیخونم.............. شنبه امتحان ریاضی دارم که هنوز نمیدونم چی قراره بخونم.......... یه پروژه تناسبات طلایی دارم که هنوز خیلی کار دارن 7 بهمن تحویل طرحه که من تازه باید پلانم رو اصلاح کنم و بعدش نما برش طراحی سایت پرسپکتیو داخلی و خارجی و ماکت و............... درسهای دیگه هم که هنوز افتخار آشنایی با اونها نصیبم نشده و فقط از بچه ها جزوه کپی کردم الان همه فکر و ذکرم اینه که ما بریم پیش همسری یا نه............  
14 دی 1391

بدون عنوان

یه دوست عزیزی گفته بود میتونه توی کار شیت بندی کمکم کنه ، شرمنده کی بود؟ نمیدونم ساراجون بود یا مریم جون . به هر حال ممنون میشم بهم یادآوری کنن. ...
14 دی 1391

دلم برات خیلی تنگ شده .......بیا بگو که می مونی..........

ای جووووووووووونم..................   قدمات روی چشمام بیا و مهمونم شو گرمی خونم شو   ببین پریشونه دلم بیا آرومم کن ای جونم   می خوام عطر تنت بپیچه توخونم   تو که نیستی یه سرگردونه دیونم   ای جونم بیا که داغونم   ای جونم عمرم نفسم عشقم تویی همه کسم وای که چه خوشحالم تو رو دارم   ای جونم دلیل بودنم عشقت مثل خون تو تنم وای که چه خوشحالم تو رو دارم ای جونم   ای جونم خزونم بی تو ابره پره بارونم   بیا جونم   بیا که قدر بودنتو می دونم   می دونی اگه بگی که می مونی منو به هرچ...
13 دی 1391

بدون عنوان

ضد حال بدتر از این نمیشه ، آهنگی که به زحمت کدش رو پیدا کردم ، داره برام پخش میشه اونوقت یه پست رو که اصلاح کردم و دوباره وبلاگ رو باز میکنم میبینم هیچ اثری ازش نیست حالا هر آهنگی رو هم که از اون سایت میگیرم میزارم پخش نمیشه اینم شانس من.....
12 دی 1391

بدون عنوان

با کلی انرژی و حس خوب اومدم بنویسم ولی نمیدونم چرا کارهای پسری یکدفعه اینقدر عصبانیم کرد ، هی من چیزی نمیگم چپ میره یه چیزی میندازه راست میاد یه چیز دیگه ، فکر کنم دیده من بهش حرفی نمیزنم بی خیال دقت و توجه شده .......... خدائیش دیروز و امروز خیلی پسرم هوامو داره نباید ناشکری کنم. روزهای قبل تا وقتی بیدار بود من خیلی سراغ کارم نمیرفتم و میگذاشتم شبها وقتی میخوابید ولی دیروز و امروز یک نفس دارم کار میکنم دیشب تا 3.5 صبح پای لب تابم با کد کار میکردم امروز با چشمهای پفکرده و قرمز بیدار شدم و دوباره کار با لب تاب تا بالاخره یک ساعت پیش همراه پسری رفتیم برای پلات گرفتن حالا من شاد و سرخوش و خوشحال که کارم داره نتیجه میده ، 17 تومن ه...
5 دی 1391